شناسهٔ خبر: 46300 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نقره کار: استقلال فرهنگی نیازمند نظریه‌پردازی و نقد جریان‌های مخالف است

دانشگاه‌هایی که من بیشتر با آنها سر و کار دارم دانشگاه فنی و مهندسی هستند و تصورشان این است که این مسائل خیلی به آنها ربطی ندارد، در حالی که مسئله نظریه‌پردازی حتی باید فراتر از علوم انسانی مورد توجه قرار بگیرد، چرا که نظریه فقط مربوط به علوم انسانی نیست.

به گزارش فرهنگ امورز: حیات علمی و پویایی فرهنگی و حتی اجتماعی و اقتصادی همه جوامع در گرو ایده‌های نو و خلاقیت‌ها و نوآوری‌هاست. کشوری که بتواند میزبان انسان‌های هوشمند، خلاق، نوآور و نظریه‌پرداز در عرصه‌های علوم مختلف باشد به یک قطب علمی تبدیل خواهد شد که می‌توان در کلاس‌ها و جلسات و در کتاب‌ها و نشریات مختلف آن ایده‌های نو را همواره مشاهده کرد و در جریان دید. طبعاً نتیجه حاکم شدن چنین فضایی در یک کشور مرجعیت علمی آن و رونق صادرات علمی خواهد بود. کرسی‌های نظریه‌پردازی را می‌توان یکی از ابزارهای اصلی تحقق چنین هدفی در عرصه علوم انسانی توصیف کرد.

مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی به منظور بررسی جایگاه و جوانب مختلف برگزاری این کرسی‌ها و اقداماتی که تاکنون در کرسی معماری و شهرسازی هیأت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره صورت گرفته با مهندس عبدالحمید نقره‌کار، رئیس این کرسی و دانشیار معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران گفتگویی داشته است که آن را در ادامه می‌خوانید.

آقای دکتر ارزیابی شما از ابعاد اهمیت کرسی‌های نظریه‌پردازی چیست و لوازم دستیابی به اهداف آن را چه می‌دانید؟

انقلاب اسلامی بدون ایجاد تمدن نوین اسلامی اصلاً معنایی نخواهد داشت و اگر ما حقیقتاً بخواهیم این تمدن را ایجاد کنیم و نقشه راهی برای آن فراهم بیاوریم، هیچ راهی نداریم جز این که از مسیر تقلید و ترجمه اندیشه‌های غربی که مبتنی بر لیبرالیسم، اومانیسم، سرمایه‌داری، پوزیتیویسم و یک رویکرد نسبی‌گرایانه در حوزه معرفت‌شناسی است، بازگردیم. این رویکردها قطعاً با فرهنگ انبیاء و پیام الهی اسلام سازگاری ندارد و ما هیچ راهی نداریم مگر این که استقلال فرهنگی خودمان را به واسطه نظریه‌پردازی‌های جدید و نوآوری و نقد جریان‌های مخالف فرهنگ اسلامی و بر بنیان و مبانی مستحکم استوار کنیم.

ما بایستی برای این منظور منظومه‌ای از نظریات جدید را در کنار هم و به عنوان مکمل هم ایجاد کنیم تا در مجموع بتوانیم آن تحول و ارتقایی را که در علوم انسانی مطرح می‌کنیم و در مباحث میان‌دانشی مانند حوزه هنر و معماری و شهرسازی نیز به دنبال آن هستیم، تحقق ببخشیم.

برای رسیدن به این مقصود در هر رشته و گرایشی، هر استادی در درس خود و در آن فضای علمی که تنفس می‌کند باید سعی کند قابلیت‌ها را بیش از پیش به ظهور رسانده، تجربیات و مطالعات خود را به یک نظریه انکشافی یا تفسیری تبدیل کند.

اساتید و صاحب‌نظران ما در رشته‌ها و شاخه‌های معماری و شهرسازی نیز باید سعی کنند که مبتنی بر فرهنگ اسلامی و اندیشه‌های عمیقی که خبرگان اسلامی در حوزه مباحث علوم انسانی، فلسفه هنر و حکمت هنر ارائه کرده‌اند و همچنین مبتنی بر آثار موجود معماری و شهرسازی، نظریات جدیدی ارائه کنند تا طی فرآیندهای مختلف داوری توسط صاحب‌نظران، این نظریات پخته، اصلاح و تکمیل شود. طبیعتاً پس از طی این فرآیند محصول کار می‌تواند برای همه کشورهای اسلامی و همه اساتید اسلامی به عنوان نظریه و مبحثی مرجع مطرح شود.

طبیعتاً اگر این نظریه‌ها و مباحث به زبان‌های مختلف انعکاس بیابد می‌تواند تعاملی بین‌المللی و جهانی مبتنی بر فرهنگ اسلامی در حوزه‌های مختلف رشته‌های دانشگاهی و گرایش‌های تخصصی ایجاد کند و این همان مقدمه لازم برای نقشه راه تمدن نوین اسلامی است که همه انتظار تحقق آن را داریم.

به عنوان مسئول کرسی معماری و شهرسازی ارزیابی‌تان از طرح‌هایی که تاکنون به شورای علمی این کرسی ارائه شده چیست؟ آیا از تعداد و کیفیت طرح‌نامه‌های ارائه شده رضایت دارید؟

به نظر من به عنوان مقدمه و ابتدای راه و در مقایسه با سایر کرسی‌ها، کرسی معماری و شهرسازی فرآیندهای خوبی را داشته است. ما تا الان چندین کرسی داوری شده داریم و نزدیک به 12 مورد نیز در حال برگزاری اجلاسیه و نهایی شدن است.

آیا مکانیسم فعلی را مناسب می‌دانید؟ به نظرتان فرآیند فعلی در چه بخش‌هایی می‌تواند جدی‌تر دنبال شده یا تقویت شود؟

من تصور می‌کنم برای این که کار قوی‌تر ادامه پیدا کند، هم دبیرخانه کرسی‌ها باید قوی‌تر بشود و هم کمیته‌های دستگاهی فعالتر عمل کنند.

به عقیده من انرژی متراکم و خوبی برای حضور اساتید و فارغ التحصیلانی که کاری قوی در رساله‌های دکترای خود انجام داده‌اند وجود دارد و این افراد می‌توانند فضای خوبی را برای آینده ایجاد کنند. من توصیه‌ام این است که اساتید جوان و فارغ التحصیلان جدید دوره دکترا هم باید به این مسیر وارد شوند. آنها باید از نقد شورع کنند و می‌توانند از همان ادبیات موضوع رساله دکترای خود را یک طرحنامه نقد استخراج کرده و به دبیرخانه کرسی‌ها ارائه کنند. نقد که شروع بشود آن وقت نظریه‌پردازی و نوآوری به دنبال آن خواهد آمد.

کمیته‌های دستگاهی در دانشگاه‌ها هم، در آن حد که من سر و کار دارم و می‌شناسم، متأسفانه خیلی ضعیف برخورد می‌کنند، در حالی که در این کمیته‌ها و به طور کلی در دانشگاه‌ها باید این درک وجود داشته باشد که نظریه‌های جدید که مورد داوری و تأیید قرار می‌گیرند، بزرگترین منبع ارزشی برای آن دانشگاه است.

به عبارتی با توجه به این که این نظریه‌ها در عالی‌ترین سطح داوری و ارائه می‌شود، باید آن را به عنوان شکافتن مرزهای دانش ببینند و ضمن این که فراوانی و کیفیت این نظریه‌ها را ملاکی برای اعتبار دانشگاه قلمداد می‌کنند آن را بسیار بالاتر از مقالات علمی پژوهشی یا آی اس آی قرار دهند. بنابراین باید ارزش نظریه‌پردازی درک شده و سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی و حمایت مناسب آن انجام شود. متأسفانه تا امروز من چنین درک و چنین حمایتی را ندیده‌ام.

آیا به نظر شما الزامی باید ایجاد شود تا دانشگاه‌ها چنین تلقی‌ای را جدی‌تر دنبال کنند؟ به چه شیوه‌ای باید این درک را ایجاد کرد؟

دانشگاه‌هایی که من بیشتر با آنها سر و کار دارم دانشگاه فنی و مهندسی هستند و تصورشان این است که این مسائل خیلی به آنها ربطی ندارد، در حالی که مسئله نظریه‌پردازی حتی باید فراتر از علوم انسانی مورد توجه قرار بگیرد، چرا که نظریه فقط مربوط به علوم انسانی نیست. نظریه‌پردازی هم در مباحث میان‌دانشی مانند معماری و شهرسازی خیلی مؤثر است و هم در علوم مهندسی ما از منظر اسلامی احتیاج به نظریه‌پردازی‌های جدیدی داریم. در واقع ما باید متوجه بشویم که دیدگاه اسلامی به نحوی زیربنایی و اساسی با آن رویکردی که فرهنگ مادی‌گرا نسبت به مباحث فیزیک و شیمی دارد، متفاوت است.

به قول آیت‌الله جوادی آملی رویکردهای مادی‌گرا فقط به علت مادی و صوری پدیده‌ها توجه می‌کنند و از علت فاعلی و غایی آن‌ها غافلند و غفلت از این دو علت یعنی غفلت از حقیقت خود و تکامل خود. به عبارت دیگر غفلت از علل فاعلی و غایی جزءنگری را ایجاد می‌کند و باعث می‌شود که افراد هستی را در آن فرآیند تکاملی و حرکت تکاملی آن ملاحظه نکنند. این در حالی است که اسلام همه هستی را هوشمند می‌داند و در حال تکامل می‌بیند. با این نگاه کلی و فرآیند استعلایی است که انسان جایگاه خود را در هستی می‌شناسد و جزء‌نگر، ناامید و افسرده نمی‌شود.

اساتید ما اگر هستی را در کلیت آن، حرکت انسان را در فرآیند ازلی و ابدی او و لوازم سعادت ابدی انسان را در مباحث خود و به خصوص در تدریسی که برای دانشجویان دارند و در تعلیم و تربیتی که در دانشگاه جریان دارد، مورد توجه قرار دهند، فضای کلاس و محیط علمی ما سرشار از امید و نشاط شده و حرکت به سوی کمال و آینده‌ای پرفروغ خواهد داشت.


**                        **                     **                     **                    **                   **
پی نوشت:

هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره، در اغلب دانشگاه ها، شورای نظریه پردازی تشکیل داده است. لذا اساتید و صاحب نظران محترم می توانند طرحنامه خود را از طریق مرکز علمی محل اشتغال خود به دبیرخانه هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره، ارسال فرمایند. همچنین امکان ارسال مستقیم طرحنامه به دبیرخانه هیأت حمایت از طریق ایمیل Heiatehemayat@gmail.com وجود دارد.
 

گفتنی است در آیین نامه «ارتقای مرتبه اعضای هیئت علمی مؤسسه‌های آموزش عالی، پژوهشی و فناوری دولتی و غیردولتی»که در مرداد ماه 1395 ابلاغ شده پنج محور در بند 15 آئین نامه ابلاغی تحت موضوع «کرسی های نظریه پردازی» تدوین شده که هریک مشمول امتیازاتی برای اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی دولتی و غیردولتی هستند. ارائه کرسی های علمی-ترویجی 2 تا 4 امتیاز، ارائه دستاوردها و نتایج علمی پژوهشی برگرفته از کرسی های نظریه پردازی در همایش ها و میزگردهای مراکز علمی ملی و بین المللی 4 امتیاز، نقد علمی در حوزه های علوم به ویژه علوم انسانی و معارف اسلامی 3 تا 7 امتیاز، نوآوری در حوزه های علوم به ویژه علوم انسانی و معارف اسلامی 3 تا 7 امتیاز و نظریه پردازی در حوزه های علوم به ویژه علوم انسانی و معارف اسلامی 7 تا 12 امتیاز.

نظر شما